سطرهای خالی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31








جستجو






Random photo

برات کربلا





کونوا زینا لنا و لا تکونوا شینا لنا





یاد امام و شهدا








اذکار هفته



  نذری عاشورا   ...


دیروز جاتون خالی رفته بودیم خونه مادر شوهرم اینا. مادر شوهرم شله زرد نذری پخته بود برا آقا ،از بنده حقیر سراپا تقصیر (عروس گلشون) هم دعوت کرده بودن تشریف ببرم با دست  خط نازنیم با دارچین اسامی ائمه رو رو بشقابها بنویسم. البته عکس  بالا آرشیویه .کاش می موند می تونستم براتون عکس هنرنماییمو بذارم ببینین امام زمان (عج) چه طلبه هایی داره!!! (از بابتا کونوا زینا لنا بود) همسایه شون هم آش نذری پخته بود. ناهار مهمان ارادت همسایه بویم. راستی شما ها هم با بوییدن عطر شله زرد و آش نذری یاد امام حسین (ع) می افتین.
مامان من زیاد آش درست می کنه اما آشی که برا امام حسین (ع) نذر می کنه عطر و طعمش یه چیز دیگه است.
می دونی مثل عیده!!!!!!!!!!!!!! بعضی روشنفکرا عید رو تحویل مدارات می دونن ،هنرمندا عیدو به سبزی و قرمزی ماهی و .. نسبت می دن به دامن سبز عروس بهار که شکوفه های دسته گلشو پخش می کنه تو دشت و دمن مامانا هم عیدو به خونه تکونیش می دونن . یعنی اگه عید بشه و خونه تکونی نکر ده باشن عید براشون عید نیست.
تا حالا شده از زمزمه های زنای همسایه و جنب و جوششون لذت اومدن عیدو بفهمی و احساس کنی. منم همینطوریم محرم برام با عطر دارچین شله زرد و نعنای آش نذری یه طعم دیگه ای داره . اینام عاشقانه های مامان های بیسواد اما بسیار عاقلمونه. منم بهشون احترام میزارم. اصلا خیلی از ماها سر همین دیگ ها مامانا مون دلامون رو گره زدن به پر چادر بی بی دوعالم تا قسمش بدیم به حسین و عباسش و حاجتامونو بگیریم. اینم یه راه برا زنده نگهداشتن اسم و یاد اهل بیته. مگه نه!؟
امروز چقدر یاد عید افتادم . یعنی میشه مثل عید اول محرم دعا کنیم و مستجاب بشه. بگیم ای خدایی که محول الاحوالی حال ما رو مثل حال حسین خوب کن. تا ما هم بگیم الهی رضا بقضائک و تسلیما لامرک لا معبو د سواک.

نوشته ای از شب پره

موضوعات: تبلیغ, نقش زنان در فرهنگ عاشورایی  لینک ثابت



[شنبه 1393-08-17] [ 01:09:00 ب.ظ ]





  مادرم حسینیه!   ...

مادرمن حسینیه. دلش و روضه ی آقا. ما که بچه بودیم محرم که میومد مثل عیدا خونمونو آب و جارو می کرد، مجلس روضه می گرفت . چقدر برا حسین (ع) گریه می کرد. اگه امکانش بود، هر سال چندین بار شله زرد و آش نذری می پخت برا عزادارا و اهالی محل پخش می کرد. برا همه مون پیرهن رنگ تیره می خرید. بزرگترا حق داشتن پیرهن سیاه بپوشن اما بچه ها  پیرهن سبز با یه نوشته یا حسین (ع) . حالا که خوب فکرشو می کنم می بینم اگه امروز ما هم حسینی باقی  موندیم از صدقه سر مادرمون بوده. الان منم محرم که میاد برا بچه هام قصه عاشورا رو هر روز تکرار می کنم با چیزایی که باید ازشون یاد گرفت. محرم که میاد پیرهن سبز تن بچه هام میکنم تا بدونن انتهای سرخی و سیاهی محرم ،سبزی قیام مهدی فاطمه (عج) است. خدایا شکرت که مادر من حسینیه.

موضوعات: نقش زنان در فرهنگ عاشورایی  لینک ثابت



 [ 12:53:00 ب.ظ ]





  شخصیت پردازی نقش زنان عاشورایی   ...

شخصیت کوبنده و حماسی : زینب کبری (س) … جایی که یزید می خواست تحقیرش کنه فرمود : ما رایت لا جمیلا.و در تمام دوران اسارت حامی اسرا و امام زمان خود بود.

شخصیت محرک و بر انگیزاننده: همسر زهیر … جایی که زهیر می خواست تعلل بکنه گفت، شرم نمی کنی پسر پیامبر تو را دعوت می کند و تو اجابتش نمی کنی و…

شخصیت مظلوم: مادر علی اصغر بانو رباب .. نقل شده بعد از واقعه عاشورا هرگز  زیر سایه نرفت و می فرمود چگونه من بروم زیر سایه استراحت کنم در حالیکه بهترین خلق خدا را روی ریگهای بیابان بر خاک افتاده در مقابل آفتاب سوزان دیده ام. به ظاهر منفعل اما خود همین حرکت ، حرکت تبلیغی است.

شخصیت همراهی کننده: همسر و مادر وهب ، جایی که وهب بعد از اسلام آوردن قصد همراهی حسین (ع) را می کند مادر و همسرش نیز به تاسی از او اهل بیت را رها نمی کنند.

شخصیت آشوبگر: همسر یزید هنده… وقتی وارد خرابه میشود و بعد از پرس و جو متوجه میشود این اسیران خاندان رسالتند در کاخ یزید آشوب به پا کرد سه روز عزای عمومی بر پا میکند . حرکت این بانوی شجاع که خود دست پرورده اهل بیت است عامل مهمی در تضعیف موضع یزید بود.

شخصیت سیاسی: مادر مختار و همسر علوی او…. در قیام مختار رهنمایی های مادر و همسر او و نیز مقابله همسر او با دشمنان مختار در جنگ تبلیغاتی بسیار به چشم می آید.

شخصیت منفعل از نوع واقعا منفعل: همسر اول مختار … و زنان کوفی که به طمع پول یا ترس از جان شوهرانشان ساده لوحانه به کوچه ها ریختند و همسرانشان را از همراهی مسلم منصرف نمودند و قیام مسلم را با شکست روبرو ساختند.

موضوعات: نقش زنان در فرهنگ عاشورایی  لینک ثابت



[جمعه 1393-08-16] [ 03:16:00 ق.ظ ]





  گریزهایی جانسوز برای شب شام غریبان امام حسین علیه السلام   ...

سر مبارک

در باز شد تو تالار یزید، دیدند زن و بچه را به طناب بستند، اصل پاکی و طهارت، سر مبارک را داخل طشت طلا گذاشتند، آن ملعون شراب می خورد، اضافه ی شراب را پایین تخت روی سر مبارک می ریزد، یکی از زنها مؤمنه سر را با گلاب شست، دوباره آوردند، شروع کرد با چوب خیزران زدن، می گفت: عجب لب و دندان قشنگی داری حسین! کجایند بزرگان من ببینند چی کردم با تو … .

منبع:کتاب گلواژه های روضه



ساربان

در کتاب الوقایه الحوادث آمده خانه خدا را زیارت می کردم، دیدم یک سیاه پوست که دست ندارد، صورت را به پرده ی خانه ی خدا می زند و می گوید خدایا غلط کردم و مرا ببخش، می دانم منو نمی بخشی، دست روی شانه ی او گذاشتم، گفتم خدا ارحم الراحمین است، مگر می شود بنده ی خودش را نبخشد، گفت: من گناه سنگینی انجام دادم، به او گفتم اگر گناهت به اندازه ی کوه های عالم باشد، باز هم خدا می بخشد، گفت نه من کار پستی انجام دادم، برایت تعریف می کنم، به شرطی که مرا طردم نکنی، گفتم باشه، گفت وقتی ابی عبدالله وارد مکه شدند، بعد از زیارت می خواستند از مکه خارج شوند، دنبال ساربان خوبی می گشتند تا اینکه مرا معرفی کردند، همچنان که ساربانی کاروان را می کردم، چشمم به انگشتر حضرت افتاد، می دانستم اگر به او بگویم به من می دهد، این در دلم بود تا اینکه به کربلا رسیدیم، تا وقتی که حسین (علیه السّلام) را کشتند، گفتم الان بهترین موقع است تا بروم و انگشتر را از دست آقا در بیارم، بین کشته ها می گشتم، هوا تاریک شده بود، از قتلگاه نوری از بدن آقا به آسمان می رفت، همین که جلو آمدم چشمم  افتاد به انگشتر آقا، هر کاری کردم بیرون نیامد، مجبور شدم انگشت آقا را قطع کنم، یه وقت هودجی از بین زمین و آسمان پایین آمد، دیدم وجود رسول اکرم (ص) است، که با نگاهی غضب آلود به من نگاه کرد و سپس از رگ های بریده ی ابی عبدالله ناله ای بیرون آمد و فرمود: یا رسول الله ببین با انگشت پسرت چیکار کردند، در آن لحظه حضرت نفرین کردند و گفتند: تا قیامت رویت سیاه باشد و دستت بریده باشد و برای همین است که همه مرا را ترک کردند … .

منبع:کتاب گلواژه های روضه



داغ دیده

آدم وقتی داغ می بینه، خودش را می زنه، اول داغ هر چی خودش رو می زنه نمی فهمه، چند روز دیگه که بگذره، تازه جاهای زده ورم می کنه، وقتی همه از خیمه بیرون دویدند، زیارت ناحیه می گه همه خودشون را زدند، رسیدند بالای تل زینبیه، باز خودشون را زدند اما شام غریبان که شد دشمن زدشون، باز اومدند تو گودال قتلگاه دشمن زدشون …

منبع:کتاب گلواژه های روضه



همراه زینب (سلام الله علیها)

بی بی نیمه های شب آرام آرام آمد گودال دید مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم هست، شروع کرد با مادر درد و دل کردن، مادر جان کجا بودی، صبح تا حالا چه بلایی سرم آمد، دیدی حسینم را گرفتند …
فرمود دخترم من صبح تا حالا همه ی صحنه ها را دیدم، کنارت بودم، بالا سر علی اکبر (علیه السّلام)، بالا سر قاسم (علیه السّلام)، حتی تو از خیمه نیومدی اما من بالای سر بچه های تو هم بودم … عرضه بداریم: بی بی جان ! زینب ! متوجه شدی مادرت اومده گودال، مادرت بدن بی سر را زیارت کرد، اما مادرت یه جای دیگه هم رفت، شما نرفتید، سند داری؟ بله اون جایی که امشب سر داداشت رفت، می دونی امشب سر اربابت کجاست؟ امشب تا صبح سر حسین (علیه السّلام) گوشه ی تنور است …  .
زن خولی می گه دیدم نور داره به آسمون می ره …

ستاره ی درخشان شام

منبع:کتاب گلواژه های روضه


هتک حرمت بدن مقدس امام

سیدبن طاووس گوید: پس از آن که امام حسین (علیه السّلام) به شهادت رسید، عمر سعد ملعون در میان سپاهیان خود فریاد زد:

من ینتدب للحسین فیوطّی الخیل ظهره؟

چه کسی حاضر است بر حسین (علیه السّلام) اسب بتازد و پشت او را با اسبان لگدمال کند؟ده نفر از گروه طاغیان این کار را پذیرفتند … و آن قدر پیکر مقدس امام حسین (علیه السّلام) زیر سم اسبان لگدمال کردند، حتی رضو اظهره و صدره، استخوان های پشت و سینه ی آن حضرت خرد شد. مرحوم عبدالرزاق مقّرم می گوید: هر کدام از این اسب ها به هر شهری که می رسیدند، نعلشان را می کندند و به عنوان تبرّک بالای منازل خود آویزان می کردند و یا می کوبیدند، در اثر همین کار، رفته رفته عمل مزبور سنت شد و بعد از آن اکثر مردم نظیر همان نعل ها را می ساختند و بالای درب خانه ها آویزان می کردند.

سالار کربلا، عبدالرزاق مقرّم ، ص 81، کتاب (التعجب) کراجکی ملحق بکتاب کنزالفوائد ص 46 و شماره ی مسلسل ص 350

منبع:کتاب گلواژه های روضه

قُتِلَ مظلوما

قُتِلَ مظلوما یعنی چه؟
یعنی کسی که بی دلیل کشته بشود، بی گناه کشته بشود، که می تواند در دو قسمت باشد:
یکی در کیفیت شهادت، یکی هم مظلومیت بعد از شهادتیعنی حتی اگر کسی هم می خواهد کسی را بکشد، نباید به او ظلم کند. فرمود: می خواهید به قربانی احسان کنید، چند تا کار اگر بکنید به او لطف کردید.
اول اینکه او را جلوی هم نوعش نکشید … .

دوم اینکه قبل از کشتن به او آب بدهید .

سوم با مرگ صبر او را نکشید، یعنی او را زجر کش نکنید.

چهارم حق ندارید به قربانی ضربه بزنید، بگذارید دست و پا بزند.

اما  امان از مظلوم کربلا حسین (علیه السّلام) ….

منبع:کتاب گلواژه های روضه


انتشار با ذکر منبع بلامانع است! (منبع : روضه http://soz313.blog.ir/ )
موضوعات: تبلیغ, ابزارهای تبلیغ, کربلاو عاشورای حسینی  لینک ثابت



[سه شنبه 1393-08-13] [ 11:21:00 ب.ظ ]





  روضه شام غریبان   ...

امشب که شب شام غریبان حسین است

با فاطمه هم ناله یتیمان حسین است

از خیمه رود سوی شما شعله آتش

سوزان دل طفلان پریشان حسین است

یا رب به سر سید سجاد چه آمد

در خیمه سرا آن گل بوستان حسین است

گلها شده پرپر زدم نیزه و خنجر

بر روی زمین پیکر عریان حسین است

در آن صحرا چه کند زینب کبری

بی یار و معین خواهر گریان حسین است

ای کرببلا اهل حرم را تو خبر کن

زهرا ز جنان آمده میهمان حسین است

عزاداران ، سینه زنان ، شب شام غریبان حسین است ، امشب امام زمان عزادار است برای مصائب عمه اش گریه می کند ، برای دست های بریده عمو جانش عباس گریه می کند .آقا سرت سلامت ، آی دلهای کربلایی امشب با زینب و امام سجاد برای غریبی حسین گریه کنید . قربان دل شکسته زینب ، پرستار بچه های حسین ، بچه ها را آرام می کند یکی سراغ بابا را از عمه می گیرد (عمه جان بابا ) یکی سراغ عمو را

از عمه می گیرد ، عمه جان عمو جانمان عباس چه شد ؟ یکی سراغ علی اکبر می گیرد ، یکی سراغ قاسم را می گیرد ، خانم رباب هی صدا می زند : علی اصغرم کجایی ، قربان لبهای تشنه ات برم علی جان ، قربان قنداقه پر خونت برم پسرم ، من از شما  عزاداران سئوال می کنم مگر رسم نیست داغدیده را تسلیت بگویند ؟

اما کربلا عوض تسلیت زینب را تازیانه زدند ، سکینه را تازیانه زدند ، خیمه ها را غارت کردند ، گوشواره از گوش بچه ها بیرون آوردند . بچه ها به بیابان ها فرار کردند امشب ذکر این است :

الهی خواهرت زینب بمیرد

نماند بعد تو ماتم بگیرد

اگر کشتند چرا آبت ندادند

ترا ز آن درّ نایابت ندادند

منبع: كتاب گلچین احمدی

موضوعات: تبلیغ, کربلاو عاشورای حسینی  لینک ثابت



 [ 11:17:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما