سطرهای خالی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


فروردین 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
        1 2 3
4 5 6 7 8 9 10
11 12 13 14 15 16 17
18 19 20 21 22 23 24
25 26 27 28 29 30 31








جستجو






Random photo

برات کربلا





کونوا زینا لنا و لا تکونوا شینا لنا





یاد امام و شهدا








اذکار هفته



  همراه زینب (سلام الله علیها)   ...

بی بی نیمه های شب آرام آرام آمد گودال دید مادرش حضرت زهرا (سلام الله علیها) هم هست، شروع کرد با مادر درد و دل کردن، مادر جان کجا بودی، صبح تا حالا چه بلایی سرم آمد، دیدی حسینم را گرفتند …

فرمود دخترم من صبح تا حالا همه ی صحنه ها را دیدم، کنارت بودم، بالا سر علی اکبر (علیه السّلام)، بالا سر قاسم (علیه السّلام)، حتی تو از خیمه نیومدی اما من بالای سر بچه های تو هم بودم …

عرضه بداریم: بی بی جان ! زینب ! متوجه شدی مادرت اومده گودال، مادرت بدن بی سر را زیارت کرد، اما مادرت یه جای دیگه هم رفت، شما نرفتید، سند داری؟ بله اون جایی که امشب سر داداشت رفت، می دونی امشب سر اربابت کجاست؟ امشب تا صبح سر حسین (علیه السّلام) گوشه ی تنور است …  .

زن خولی می گه دیدم نور داره به آسمون می ره …

ستاره ی درخشان شام

منبع:كتاب گلواژه های روضه

موضوعات: کربلاو عاشورای حسینی  لینک ثابت



[سه شنبه 1393-08-13] [ 11:16:00 ب.ظ ]





  داغ دیده   ...

آدم وقتی داغ می بینه، خودش را می زنه، اول داغ هر چی خودش رو می زنه نمی فهمه، چند روز دیگه که بگذره، تازه جاهای زده ورم می کنه، وقتی همه از خیمه بیرون دویدند، زیارت ناحیه می گه همه خودشون را زدند، رسیدند بالای تل زینبیه، باز خودشون را زدند اما شام غریبان که شد دشمن زدشون، باز اومدند تو گودال قتلگاه دشمن زدشون …

منبع:كتاب گلواژه های روضه

موضوعات: تبلیغ اجتماعی, کربلاو عاشورای حسینی  لینک ثابت



 [ 11:16:00 ب.ظ ]





  هتک حرمت بدن مقدس امام   ...

سیدبن طاووس گوید: پس از آن که امام حسین (علیه السّلام) به شهادت رسید، عمر سعد ملعون در میان سپاهیان خود فریاد زد:

من ینتدب للحسین فیوطّی الخیل ظهره؟

چه کسی حاضر است بر حسین (علیه السّلام) اسب بتازد و پشت او را با اسبان لگدمال کند؟

ده نفر از گروه طاغیان این کار را پذیرفتند … و آن قدر پیکر مقدس امام حسین (علیه السّلام) زیر سم اسبان لگدمال کردند، حتی رضو اظهره و صدره، استخوان های پشت و سینه ی آن حضرت خرد شد.

مرحوم عبدالرزاق مقّرم می گوید: هر کدام از این اسب ها به هر شهری که می رسیدند، نعلشان را می کندند و به عنوان تبرّک بالای منازل خود آویزان می کردند و یا می کوبیدند، در اثر همین کار، رفته رفته عمل مزبور سنت شد و بعد از آن اکثر مردم نظیر همان نعل ها را می ساختند و بالای درب خانه ها آویزان می کردند.

سالار کربلا، عبدالرزاق مقرّم ، ص 81، کتاب (التعجب) کراجکی ملحق بکتاب کنزالفوائد ص 46 و شماره ی مسلسل ص 350

منبع:كتاب گلواژه های روضه

موضوعات: تبلیغ, کربلاو عاشورای حسینی  لینک ثابت



 [ 11:14:00 ب.ظ ]





  روضه شام غریبان   ...

امشب که شب شام غریبان حسین است

با فاطمه هم ناله یتیمان حسین است

از خیمه رود سوی شما شعله آتش

سوزان دل طفلان پریشان حسین است

یا رب به سر سید سجاد چه آمد

در خیمه سرا آن گل بوستان حسین است

گلها شده پرپر زدم نیزه و خنجر

بر روی زمین پیکر عریان حسین است

در آن صحرا چه کند زینب کبری

بی یار و معین خواهر گریان حسین است

ای کرببلا اهل حرم را تو خبر کن

زهرا ز جنان آمده میهمان حسین است

عزاداران ، سینه زنان ، شب شام غریبان حسین است ، امشب امام زمان عزادار است برای مصائب عمه اش گریه می کند ، برای دست های بریده عمو جانش عباس گریه می کند .آقا سرت سلامت ، آی دلهای کربلایی امشب با زینب و امام سجاد برای غریبی حسین گریه کنید . قربان دل شکسته زینب ، پرستار بچه های حسین ، بچه ها را آرام می کند یکی سراغ بابا را از عمه می گیرد (عمه جان بابا ) یکی سراغ عمو را

از عمه می گیرد ، عمه جان عمو جانمان عباس چه شد ؟ یکی سراغ علی اکبر می گیرد ، یکی سراغ قاسم را می گیرد ، خانم رباب هی صدا می زند : علی اصغرم کجایی ، قربان لبهای تشنه ات برم علی جان ، قربان قنداقه پر خونت برم پسرم ، من از شما  عزاداران سئوال می کنم مگر رسم نیست داغدیده را تسلیت بگویند ؟

اما کربلا عوض تسلیت زینب را تازیانه زدند ، سکینه را تازیانه زدند ، خیمه ها را غارت کردند ، گوشواره از گوش بچه ها بیرون آوردند . بچه ها به بیابان ها فرار کردند امشب ذکر این است :

الهی خواهرت زینب بمیرد

نماند بعد تو ماتم بگیرد

اگر کشتند چرا آبت ندادند

ترا ز آن درّ نایابت ندادند

منبع: كتاب گلچین احمدی

موضوعات: تبلغ در خانواده/ طلاب و روابط با خانواده  لینک ثابت



 [ 11:13:00 ب.ظ ]





  درد هجران   ...

رفتم ز کویت با آه و افغان

بردامن من دست یتیمان

مظلوم حسین جان (2)

تو خفته در خون در طرف هامون

من رو به سوی شام غریبان

مظلوم حسین جان (2)

هذا فراقٌ بینی و بینک

ای وای بر من از درد هجران

مظلوم حسین جان (2)

زین پس من و تو دایم حالی

تو با شهیدان من با اسیران

مظلوم حسین جان (2)

من دل ندارم محمل نشینم

اشترم برانید ای ساربانان

مظلوم حسین جان (2)

وقت وداعت است آخر نگاه است

نی وقت راه است ای نابکاران

مظلوم حسین جان (2)

ای بی مروت یک لحظه فرصت

تا دفن سازم نعش شهیدان

مظلوم حسین جان (2)

ماندی برادر با خیل یاران

زینب روان است بر شام ویران

مظلوم حسین جان (2)

تو خفته در خاک با پیکری چاک

زینب روانه بر شام ویران

مظلوم حسین جان (2)

موضوعات: تبلغ در خانواده/ طلاب و روابط با خانواده  لینک ثابت



[پنجشنبه 1393-08-08] [ 08:44:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما