سطرهای خالی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo

برات کربلا





کونوا زینا لنا و لا تکونوا شینا لنا





یاد امام و شهدا








اذکار هفته



  آشنایی با هنر "هنر درمانی" درباره این مطالب بیشتر بدانیم ؟   ...


منتشر‌شده 09/05/2013 | توسط آیدین درخواه
آشنایی با هنر “هنر درمانی"Reviewed by آیدین on May 9Rating: 4.0 آشنایی با هنر “هنر درمانی"هنر درمانی(Art Therapy) چیست ؟ هنر درمانی رشته ای است که در آن با خلق یا مشاهده یك اثر هنری از طریق دریافت و بیان احساسات شخص ، برای كمك به او استفاده می شود. بر خلاف هنر كه تنها به منظور خلق اثر هنری انجام می شود ، تمركز هنر درمانی ( كه بطور معمول شامل نقاشی ، سفالگری ، كار با زغال ، مداد رنگی و مواد مشابه است) بر فرایند خلق یك اثر هنری می باشد و فعالیتهای مقدماتی به كار گرفته شده برای درمان ، به خلق اثر و نتیجه حاصل از آن ترجیح داده می شود. در این رشته، ممكن است یك قطعه هنری هیچگاه به پایان نرسد.
هنر درمانی(Art Therapy) چیست ؟
هنر درمانی رشته ای است که در آن با خلق یا مشاهده یك اثر هنری از طریق دریافت و بیان احساسات شخص ، برای كمك به او استفاده می شود. بر خلاف هنر كه تنها به منظور خلق اثر هنری انجام می شود ، تمركز هنر درمانی ( كه بطور معمول شامل نقاشی ، سفالگری ، كار با زغال ، مداد رنگی و مواد مشابه است) بر فرایند خلق یك اثر هنری می باشد و فعالیتهای مقدماتی به كار گرفته شده برای درمان ، به خلق اثر و نتیجه حاصل از آن ترجیح داده می شود. در این رشته، ممكن است یك قطعه هنری هیچگاه به پایان نرسد.
یك هنر درمانگر بر این باور است كه عمل انجام شده در راه خلق یك اثر هنری ، مجموعه ای از فعالیتهای داخلی را در جهت شركت دادن ابعاد فیزیكی ، احساسی و معنوی درمان راه اندازی می كند. برای افرادی كه قادر به ایجاد یك كار هنری نیستند ، رفتن به موزه و یا نگاه كردن به كتابهای هنری نیز می تواند مفید باشد. بدون شک ، نگاه كردن به آثار هنری باعث نیروبخشی از نظر معنوی و افزایش آرامش می شود.

ادوارد مونک: جیغ (۱۹۱۲)
ادوارد مونک: جیغ (۱۹۱۲)
از دیدگاه فیلیپ ویلیامزانجام فعالیت‌های خلاق با استفاده از مواد و روشهای (هنری – دیداری -شنیداری) را هنردرمانی گویند.هدف از فعالیت‌های هنر درمانگرانه رشد هویت، شخصیت و نیزبرانگیختن احساس موفقیت درکودکان ازطریق ابزارهای ابتکاری خودمحور است. سایمون معتقد است که هنر در مانی یا روان در مانی هنری مستلزم توجه به نیازهای روانی بیماران، نظیر نیاز به آزادی، اظهار وجود و آرامش است وبر همین اساس نیازمند توجه به جزئیات مهارتهای هنری نیست و فعالیت‌ها و تولیدات هنری را نه به خاطر رویکرد زیبایی شناسانه آن‌ها بلکه به دلیل نقش روانکاوانه و درمانگرشان مورد توجه قرار می‌دهد.
● تاریخچه هنر درمانی چیست؟
با وجود اینكه مردم همیشه احساسات خود را از یك اثر هنری بیان كرده اند ، هنر درمانی به عنوان یك شغل و رشته درمانی، از سال ۱۹۳۰ بوجود آمد. از جمله حوزه هایی كه در حال حاضر در بسیاری از اوقات از هنر درمانی به عنوان بخشی از درمان استفاده می شود ،روانشناسی ( کاربرد هنر برای آشكار كردن احساسات نهفته ) و درمان فیزیكی (كمك به اعتماد به نفس و توانبخشی) است .
روانشناسان كودك و پزشكان خانواده ، اغلب به علت اینكه كودكان برای بیان احساسات توسط کلمات شرایط سختی را تحمل می كنند ، از هنر درمانی استفاده می نمایند . این رشته همچنین یک جزء حیاتی از فعالیتهایی است كه در بسیاری از شیرخوارگاهها و آسایشگاهها یا در موارد نیاز به پرستاری طولانی مدت ، مورد استفاده قرار می گیرد.

هنر هنر درمانی
هنر درمانی
● هنر درمانی چگونه تاثیر می كند ؟
هنر درمانی از طرق مختلف به درمان كمك می كند. نخست اینكه كیفیت زیبایی شناختی كارهای هنری می تواند خلق ، نشاط ،عزت نفس و آگاهی شخصی بیمار را بهبود بخشد . ثانیا ، تحقیقات نشان داده است كه وقتی افراد در فعالیتهایی كه از آن لذت می برند عمیقا درگیر می شوند ، فاکتورهای فیزیولوژیک مانند ضربان قلب ، فشار خون و تنفس آهسته می شود . به علاوه خلق هنر فرصتی است تا چشمها و دستها با هم تمرین كنند ، بین آنها هماهنگی ایجاد شود و مسیرهای عصبی بین دست و مغز تحریك و تهییج گردد .
از آنجا که هنر درمانی زبانی به غیر از الفاظ دارد، معمولا در مواقعی استفاده می شود كه بیماران با مشكلات فیزیكی و احساسی مواجهند و بیان بیم و امیدها برایشان دشوار است یا نمی توانند براحتی در مورد عصبی بودن و احساسات پیچیده خود صحبت كنند .خلق اثر هنری به افراد كمك می كند تا طرز تفكر و احساسی را كه معمولا توسط ضمیر نیمه خود آگاه پنهان می شود ، در دسترس قرار دهند .
● از هنر درمانی چه توقعی می توانید داشته باشید ؟
یك هنر درمانگر معمولا كار خود را با كمك به تیم پزشكان انجام می دهد . جلسه هنر درمانی می تواند به صورت انفرادی و یا در قالب یک گروه كوچك انجام شود. جلسه درمانی برای افراد بالغ معمولا یك یا دو ساعت خواهد بود ولی برای كودكان و افراد مسن ممكن است كمتر باشد. یك درمانگر ،معمولا مطالب مورد بحث و ابزار مورد نیاز را آماده می كند ، مكان راحتی را در نظر می گیرد و یك موسیقی آرام نیز به عنوان زمینه به محیط درمان اضافه می کند . زمان برای برنامه ریزی ، اجرا ، بازتاب كار و بحث و گفتگو در مورد كار نیز در جلسه لحاظ می شود. قبل از آغاز جلسه درمان ، درمانگر ممكن است از مراجع بخواهد که در مورد علت تمایل به انجام این درمان توضیح دهد تا بدین ترتیب اهداف او بهتر مشخص شود . یك جلسه یا كارگاه علمی آخر هفته ممكن است همه آن چیزی باشد كه مراجع نیاز دارد. گاهی نیز جلسات منظم با درمانگر برای مدت شش ماه یا بیشتر ادامه پیدا می کند .
● مزایای درمان با روش هنر درمانی چیست ؟
از نظر هنر درمانگران ، خلق اثر به تنهایی می تواند به طور طبیعی دارای مزایایی باشد. فرایند خلق اثر با بهبود بخشیدن به احساسات ، عزت نفس و اعتماد به نفس را تقویت می كند .
كاهش استرس نیز یكی از مزایای مهم آن است .تحقیقات نشان می دهد كه سركوب احساسات قوی می تواند به ایجاد استرس منتهی شود و این استرس قادر است علائم بیماری را تشدید كند. با توجه به اینكه هنر درمانی كمك می كند كه مردم به ضمیر ناخودآگاه دسترسی داشته باشند و احساسات محصور شده خود را رها سازند ، این درمان برای آنها كه از فشار روانی و بیماریهای ناشی از آن رنج می برند ،بسیار مفید می باشد.
هنر درمانی همچنین برای درمان مشكلات رفتاری استفاده می شود و اغلب به عنوان یك درمان فرعی ،به روان درمانی خدمت می كند. این درمان بسیاری از اوقات در قالب برنامه درمانهای روانشناختی برای سوء استعمال دارو و الكل استفاده می شود.
هنر درمانی برای بهبود بیماران از ضربه های شدید روانی و آسیبهای جدی ، اغلب به صورت جزئی مفید بوده است. همچنین هنر درمانی می تواند راهی برای ثبت و درک بهتر از تفكر و احساسات افرادی كه بیماریهای مزمنی مانند پاركینسون و آلزایمر دارند ، ارائه دهد.
● چگونه می توانیم یك هنردرمانگر پیدا كنیم ؟
درمانگر هم به صورت مستقل و هم به صورت عضوی از تیم درمان كه ممكن است شامل درمانگر مقدماتی ، روانشناس ، روانپزشك و مشاور توانبخشی باشد ، عمل می كند. شما باید با تعدادی از درمانگران دیدار كنید تا اطمینان حاصل كنید كه با شخصی که نهایتا به عنوان درمانگر انتخاب می كنید راحت می باشید.
درمانگر شما علاوه بر اینكه باید در هنر آموزش دیده باشد ، همچنین باید دارای گواهینامه هنر درمانی نیز باشد. انجمن هنر درمانی آمریكا (AATA) تاکید می كند كه یک هنر درمانگر باید شرایط زیر را دارا باشد:
۱) درجه لیسانس با حداقل تحصیل ۱۵ ترم تحصیلی در كارگاه هنری و ۱۲ ترم در روانشناسی.
۲) درجه استادی در هنر درمانی
۳) یك سال سابقه كار پیش از فارغ التحصیلی تحت سرپرستی یك درمانگر ثبت شده.
هیئت مربوط به صدور گواهینامه هنری (ATCB) ، یك سازمان مستقل است كه گواهینامه ها را به درمانگرانی كه آموزش بعد از لیسانس و دوره انترنی را به پایان رسانده اند ، اهدا می كند . درمانگران باید امتحان تشریحی كه توسط (ATCB) برگزار می شود را پشت سر بگذارند تا گواهینامه هیئت را دریافت كنند.
● در یک جلسه هنر درمانی به چه نکاتی باید توجه داشت ؟
▪ با توجه به اینكه در حین جلسه هنر درمانی ، افكار و احساسات قوی می تواند به سطح بیاید ، باید مطمئن باشیم كه درمانگر ما در این امر متبحر می باشد.
▪ توجه داشته باشیم كه چنانچه درمانگر از موادی نظیر تربانتین و الكل استفاده می کند ، حتما سیستم تهویه مناسبی در اتاق نصب شده باشد.

موضوعات: تبلیغ اجتماعی, بیشتر بدانیم؟  لینک ثابت



[چهارشنبه 1394-10-30] [ 08:52:00 ق.ظ ]





  قوانین در عکاسی را بدانیم تا عکسهای تبلیغی ریبا بگیریم   ...

هنگامی که شما قوانین و ترفندهای عکاسی را آموختید بیش از پیش برای یافتن زوایا، فرصتها و موضوعات جذاب عکاسی آماده خواهید بود.

ترکیب بندی یا کمپوزیسیون (Composition)، در هم آمیختن بخشها یا عناصر جداگانه و ایجاد یک کل است. در عکاسی برای گرفتن عکسهای خوب، وجود چنین تفکری لازم و ضروری است.

رهنمودهای زیر از جمله نکاتی هستند که هنگام عکاسی باید به آنها توجه شود، اما به کاربردن تمام آنها در هر عکس، لزومی ندارد زیرا در این صورت جای خلاقیت در آثار عکاسی شما کاملا حس خواهد شد. هنگامی که شما این قوانین و ترفندها را آموختید بیش از پیش برای یافتن زوایا، فرصتها و موضوعات جذاب عکاسی آماده خواهید بود.

قبل از اینکه راه بیافتید و عکس بگیرید، باید بدانید که چگونه ایده های خود را در بخشهای جذاب عکس خود به مخاطبین نشان دهید. باید از خود بپرسید که سوژه اصلی چیست؟ نور از چه زاویه ای باید با سوژه برخورد کند؟ آیا عامل تصویری خاصی وجود دارد که بتواند به تاثیر موضوع اصلی را افزایش دهد؟ این سوژه باید در کجای کادر قرار بگیرد؟ تمام اینها نکات مهمی هستند که باید در نظر گرفته شوند اما بازهم لزومی ندارد که شما تمام آنها را-مو به مو- اجرا کنید.

قانون یک سوم (۳/۱ )

قرنهاست که قانون یک سوم در ترکیب بندی مورد استفاده قرار میگیرد و شاید مهمترین قانون و روش ترکیب بندی باشد. قانون یک سوم به این شکل اجرا میشود که کادر، به یک جدول ۳X3 تقسیم میشود. نقاط تلاقی خطوط عمودی و افقی، بهترین جا برای قرار گرفتن بخشهای مهم تصویر به شمار می آیند. با قرار دادن بخش مهم تصویر خود در یکی از این ۴ نقطه تلاقی، موضوع عکس خود را در موقعیتی بسیار جذابتر از زمانی که آنرا درست در وسط کادر بگذارید، قرار میدهید.

این روش در زمانی که عکس شما بیش از یک سوژه مهم دارد نیز بسیار مفید است. این نقاط حتی در حالتی که بیش از یکی از آنها مورد استفاده قرار بگیرد هم، کارایی دارند. استفاده دیگر از این خطوط فرضی، در زمانی است که بخواهید کل تصویر را تنظیم کنید، محل خط افق را انتخاب کرده یا جهت نگاه سوژه و…را مورد بررسی قرار دهید. این قانون، در واقع شکل ساده قانون تقسیمات طلایی است که در تمام عکسها و آثار ناشی بزرگان هنر، به نحوی، رعایت شده است.

Arti.ir-gdtzfdycae

سادگی

سادگی، به این معناست که اطلاعات تصویری موجود در یک عکس را تا حد امکان ساده نگهداریم. اگر موضوع اصلی عکس شما در بخش جلوی کادر و نزدیک به دوربین قرار دارد ، باید تا حد امکان پس زمینه این سوژه را خلوت و ساده بگیرید تا چشم بیهوده به سمت جزئیات ناخواسته کشیده نشود. شما باید بخشهای بی اهمیت را فاقد جذابیت نمایش دهید تا آنچه حائز اهمیت است، کاملا توجه بیننده را جلب کند. به خصوص باید از پس زمینه یا فضایی که خطوط متعددی در آن است اجتناب کنید. زیرا خطوط به سادگی چشم را به دنبال خود کشانده و از موضوع دور میکنند.

نورسنجی با نور خارج، فضای داخلی را تاریک و تاثیر عکس را صدچندان کرده است.

عکاسی مینیمال
عکاسی مینیمال
قاب بندی

تعیین قاب (کادر یا فریم frame) تدبیری است که در طی آن عکاس با اشتفاده از عوامل موجود در صحنه، معنای بیشتری به سوژه خود میبخشد. این قاب میتواند هر چیزی باشد، چند بوته، درختان، یک پنجره یا یک درب، همه میتوانند قابی دیگر در قاب اصلی عکس ایجاد کرده و توجه بیننده را به موضوع اصلی معطوف نمایند. شما برای انجام دادن این کار باید بسیار مراقب باشید که فاصله و نور دوربین را بر روی اسن قاب تنظیم نکنید، بلکه شما باشد فاصله و نورسنجی را برای سوژه درون قاب انجام دهید. اگر شرایط نور را طوری فراهم کنید که بتوانید از دیافراگم بسته استفاده کنید بسیار بتر است، زیرا عمق میدان وضوح بیشتری خواهید داشت. ممکن است که نور سنجی صحیح موجب شود بخشی از این قاب، تاریکتر از بقیه عکس باشد، که این حالت هم میتواند به حس دراماتیک عکس کمک کند.

بافت

بافت میتواند تا حد زیادی بر جذابیت عکس بیافزاید. هنگامی که بیننده بافت یک جسم را در عکس ببیند، تخیل خود را بیش از پیش به کار انداخته و تصور لمس این جسم را در مغز خود ایجاد میکند. اینکار مخاطب را بیش از پیش وارد دنیای عکس میکند. بافت، به خصوص هنگام عکاسی از صخره ها، دیوارها، سطوح مختلف، دستها و برگ درختان تاثیر گذار خواهد بود. برای اینکه از قابل رویت بودن بافت اجسام در عکس اطمینان یابید، باید نور رتا طوری تنظیم کنید که از کنار بر سطح بتابد و با ایجاد نور و سایه، بافت سطح را به نمایش بگذارد.

خطوط مورب و قوسهای سازها، همه یه سمت فنجان که در تقسیم ۳/۱ کادر قرار دارد، اشاره میکنند.

عکاسی مینیمال
عکاسی مینیمال
خطوط هادی

خطوط هادی، برای هدایت چشم به سمت موضوع اصلی یا وارد عمق تصویر کردن بیننده مورد استفاده قرار میگیرند. خطوط مستقیم، منحنی، موازی یا اریب همه در افزایش توجه نقش عمده ای دارند. جاده ها، رودخانه، نهر، پل، شاخه ها یا ردیف نرده ها همه نمونه هایی از موارد بیشمار خطوط جذاب در تصویر هستند. توجه کنید که خطوط هادی، با خطوط بی هدفی که توجه را از سوژه دور میکنند و در بخش “سادگی” مورد اشاره قرار گرفته اند، متفاوت هستند.

رنگ

رنگها، احساسات و عواطف را به عکس وارد میکنند. ترکیب بندی رنگهایی خاص میتواند موجب بهت و حیرت بیننده شوند. رنگها میتوانند هرنوع تاثیر و تاکیدی را ایجاد کنند. اما باید مراقب باشید که با بازی رنگها، توجه را از موضوع اصلی دور نکنید.

شاید بد نباشد که عنوان این نکات کلیدی را یادداشت کرده و هنگام تمرین عکاسی همراه داشته باشید. طبعا، مانند هر کار دیگر، تمرین و آزمودن امکانات مختلف تصویر، ضامن موفقیت است. اگر بتوانید از هر سوژه عکسهایی از زوایای متعدد و نورهای مختلف بگیرید و آنها را با یکدیگر مقایسه کنید، بهتر متوجه ارزش استفاده از راهکارهای مذکور خواهید شد.

گردآوری: فریا – رضا دیده بان – آیدین درخواه


ترکیب بندی هوشمندانه

هدایت چشم از بالای کادر به سمت سوژه اصلی و القاء حرکت

موضوعات: تبلیغ  لینک ثابت



[دوشنبه 1394-10-21] [ 08:53:00 ق.ظ ]





  اصول کادربندی در عکاسی   ...

به محل و چگونگی قرارگیری عناصر موجود در یک صحنه٬ در یک عکس یا تابلوی نقاشی٬ کادربندی گفته میشود.

با وجود این که دوربین‌ھا و تجھیزات عکاسی روزبروز خودکارتر و دقیقتر میشوند، ھنوز تفاوتھای بسیاری بین عکسھای یک عکاس آماتور و یک عکاس حرفه‌ای وجود دارد. یکی از نکات مھمی که یک عکس حرفه‌ای و با ارزش را از یک عکس ضعیف و آماتوری متمایز میکند، کادربندی و ترکیب بندی صحیح عکس است.

اصول کادربندی در عکاسی
اصول کادربندی در عکاسی

کادر، عامل محدود کننده عناصر تشکیل دهنده تصویر است. کادر اولین عاملی است که بیننده با آن تماس پیدا می کند اما شکل کادر نیز در بیان تصویر مؤثر است. امروزه در عکاسی از کادرها مستطیل عمودی، افقی و مربع استفاده می شود.

انواع کادرها:

۱ – کادرهای مستطیل افقی: اگر نقطه ای را در داخل کادر مستطیل افقی در نظر بگیریم و حرکتی برای آن تصور کنیم به نظر می رسد که می تواند به سمت چپ یا راست حرکت کند. این کادر با حالت عناصری که در امتداد خط افق گسترده شده اند،‌متناسب است.

gghhjkl

۲ – کادر مستطیل عمودی: نقطه مورد نظر در این کارد، فقط می تواند به صورت عمودی حرکت کند. کادر مستطیل عمودی، پویاتر از مستطیل افقی است . بنابراین موضوعها در آن پویاترو پر جنب جوش تر به نظر می رسد. این کادر با حالت موضوعهایی که شکل کلی آنها عمودیت همخوانی بیشتری دارد.

seedf

۳ – کادر مربع : به دلیل تساوی بین اضلاع این کادر، بیننده به تساوی به چهار ضلع و زاویه آن جلب می شود.

aasu

عوامل تعیین کادر

۱ – موضوع

۲ – عوامل هدایت کننده چشم

موضوع: حالت کلی موضوع در انتخاب کادر مؤثر است. انتخاب کادر باید با حالت جاافتاده و پذیرفته شده طبیعی موضوع که در نهایت براحتی مورد پذیرش چشم بیننده قرار می گیرد. متناسب باشد. هنگامی که عوامل عمودی متعدد می شوند و در سطح افق گسترش می یابند کادر مستطیل افقی مناسبتر است.

عوامل هدایت کننده چشم : این عوامل، موجب تعیین کادر می شود از این نمونه می توان به جهت دید و یا سمت حرکت موضوع ،‌خطها ، سطحها و تاریکی ها و روشنایی ها اشاره کرد.
زاویه دید را به سه دسته تقسیم می کنند:

زاویه دید از روبرو: اگر دوربین در امتداد محور چشم عکاس و عمود بر خط افق باشد زاویه دید روبرو نامیده می شود در این زاویه دید، تحریف یا اغراق در تصویر به وجود نمی آید و موضوع حالت طبیعی خود را حفظ می کند. بیشتر در عکاسی چهره، به کار می رود.

زاویه دید از پایین: اگر دوربین هنگام عکاسی پایین تر از خط چشم موضوع قرارگیرد در ابعاد موضوع اغراق شده و با عظمت و پایداری بیشتری جلوه می کند اما اگر زاویه دید بسیار پایین باشد موضوع حالت مضحک و غول پیکر به خود می گیرد.

زاویه دید از بالا: اگر دوربین به هنگام عکاسی بالاتر از سطح دید موضوع قرار گیرد تصویر موضوع کوچکتر و حقیرتر به نظر می رسد.

تقسیمات درون کادرها

کادر دوربین ۱۳۵ که ابعاد آن ۳۶×۲۴ میلی متر است جزو کادرهای طلایی محسوب می شود.

کادرهای طلایی دارای تناسبات هندسی موزون هستند که چشم بیننده آنها را خوشایندتر از تناسبات دیگری می پذیرد اگر طول و عرض این کادر را به وسیله خطوط فرضی به سه قسمت مساوی تقسیم کنیم خطوط ترسیم شده را «مقاطع طلایی» و نقاط ناشی از برخورد این خط ها را «نقاط طلایی» می نامند. زیبایی شناسان پس از آمازمایشهای متعدد متوجه شده اند که چشم انسان در اولین برخورد با کادرهای طلایی به مقاطع و نقاط خاصی توجه می کند. سپس به بقیه فضای کادر می پردازد. این مناطق و نقاط همان نقطه ها و محل های طلایی هستند. در الفبای ترکیب بندی (کمپوزیسیون) گفته می شود که بهتر است عوامل مهم صحنه را بر روی خط ها و نقطه های طلایی قرار دهند.

dddj

کادرهای طلایی دارای تناسبات هندسی موزون هستند که چشم بیننده آنها را خوشایندتر از تناسبات دیگری می پذیرد اگر طول و عرض این کادر را به وسیله خطوط فرضی به سه قسمت مساوی تقسیم کنیم خطوط ترسیم شده را �مقاطع طلایی� و نقاط ناشی از برخورد این خط ها را �نقاط طلایی� می نامند. زیبایی شناسان پس از آمازمایشهای متعدد متوجه شده اند که چشم انسان در اولین برخورد با کادرهای طلایی به مقاطع و نقاط خاصی توجه می کند. سپس به بقیه فضای کادر می پردازد. این مناطق و نقاط همان نقطه ها و محل های طلایی هستند. در الفبای ترکیب بندی (کمپوزیسیون) گفته می شود که بهتر است عوامل مهم صحنه را بر روی خط ها و نقطه های طلایی قرار دهند.

موضوعات: تبلیغ اجتماعی, تبلیغ  لینک ثابت



 [ 08:52:00 ق.ظ ]





  نکات لازم در عکاسی   ...

فضای حاکم بر تصویر

در هر صحنه خواه ناخواه برخی عوامل و عناصر اهمیت بیشتری دارد و بعضی کمتر. مثلاٌ در صحنه ای از یک دشت که آسمان صاف است و هر چه هست در سطح دشت توجه را جلب می کند اختصاص دادن نیمی از کادر تصویر به آسمان منطق نیست بلکه بهتر است مقدار کمی از آسمان و بقیه فضای تصویر را سطح دشت بپوشاند. در مراسم راه پیمایی عامل مهم صحنه مردم است و لزومی ندارد مثلاً فضای زیادی از آسمان در تصویر بگنجند.

خط افق در تصویر

وجود خط افق در تصویری از منظرهَ، باعث ایجاد عمق و بعد در آن می شود از طرف دیگر بر جذابیت صحنه نیز خواهد افزود. هنگامی که فضای حاکم زمین است خط افقث طبعاً در بالای کادر قرار می گیرد. اگر خط افق در پایین کادر باشد سبکی و راحتی در تصویر القا می شود و نگاه بیننده توجه کمتری به پایین کادر می کند. واقع شدن خط افق در وسط کادر در صورتی است که آسمان و زمین به یک نسبت ارزش مطرح شدن داشته باشند و عموماً سکون و آرامش زیاد را تداعی می کند به شرط آنکه عوامل شلوغ و پرتحرک در عکس قرار نگیرد.

برشهای نامناسب

در این شرایط راهی جز اصلاح کار به هنگام چاپ باقی نمی ماند هر چند که این کار اشکالی ندارد اما خالی از اشکال هم نیست چرا که باعث تقویت کم توجهی و بی دقتی در عکاس می شود اما وقتی عکاس با توجه به دقت کامل اجزای تصویر را کادربندی می کند حداقل از لحاظ قدرت سازماندهی تصویر، موفقتر است از طرف دیگر چاپ بخشی از نگاتیو،‌خواه ناخواه ازکیفیت تصویر می کاهد. برش دادن از محلهایی از تصویر انجام می گیرد که لطمه ای به بیان و زیبایی تصویر نزند. برای عسکبرداری از انسان و حیوان بهتر است برش در مقاطع مفاصل انجام نگیرد.

عمق و بعد در تصویر

تصویر سطحی دو بعدی است ولی برای جذابیت بیشتر آن لازم است که درآن حجم و بعد صحنه نی زالقا شود علاوه بر تاریک روشن ، عوامل دیگر می توانند تداعی کننده حجم و بعد در تصویر باشند.

۱ – خطوط : یکی از عوامل القای بعد در تصویر، خطوط منحنی است اگر به موازات یک جاده، عکسی از آن تهیه شود عمق کمتری در تصویر حس می شود اما اگر زاویه دید طوری باشد که جاده در تصویر مایل دیده شود بر حجم و بعد تصویر می افزاید. خطوطی که کادر را کاملاً مستقیم و با زاویه ۹۰ درجه قطع می کنند القای بعد بسیار کمتری دارند. خطوط پراکنده که در نقطه ای از تصویر همدیگر را قطع می کنند. بیشترین بعد و فاصله را القا می کند مثل ریلهای راه آهن.

۲ – اندازه اجسام: عناصر نزدیکتر ، بزرگتر و عناصر دورتر، کوچکتر دیده می شود،‌با استفاده از این خاصیت نیز، می توان بعد و فاصله را در تصویر ایجاد کرد. اگر عناصری که از لحاظ حجم بزرگترند در پیش زمینه و به صورت واضح دیده شدند و عناصر دیگر در پس زمینه کوچکتر دیده شوند فاصله و بعد بهتر القا می شود. همچنین تا حدودی ناواضح بودن زمینه نیز می تواند در ذهن بیننده بعد و فاصله را القا کند. اگر به دوردستها نگاه کنید به نظر می رسد که اجسام در فاصله های دورتر، خاکستری تر و اجسام نزدیکتر، دارای تیرگی و روشنایی ها و همچنین جزییات هستند.

اگر طول و عرض این کادر را به وسیله خطوط فرضی به سه قسمت مساوی تقسیم کنیم خطوط ترسیم شده را مقاطع طلایی و نقاط ناشی از برخورد این خط ها را �نقاط طلایی� می نامند.

موضوعات: تبلیغ  لینک ثابت



 [ 08:51:00 ق.ظ ]





  اصول کادربندی در عکاسی   ...

به محل و چگونگی قرارگیری عناصر موجود در یک صحنه٬ در یک عکس یا تابلوی نقاشی٬ کادربندی گفته میشود.

با وجود این که دوربین‌ھا و تجھیزات عکاسی روزبروز خودکارتر و دقیقتر میشوند، ھنوز تفاوتھای بسیاری بین عکسھای یک عکاس آماتور و یک عکاس حرفه‌ای وجود دارد. یکی از نکات مھمی که یک عکس حرفه‌ای و با ارزش را از یک عکس ضعیف و آماتوری متمایز میکند، کادربندی و ترکیب بندی صحیح عکس است.

اصول کادربندی در عکاسی
اصول کادربندی در عکاسی

کادر، عامل محدود کننده عناصر تشکیل دهنده تصویر است. کادر اولین عاملی است که بیننده با آن تماس پیدا می کند اما شکل کادر نیز در بیان تصویر مؤثر است. امروزه در عکاسی از کادرها مستطیل عمودی، افقی و مربع استفاده می شود.

انواع کادرها:

۱ – کادرهای مستطیل افقی: اگر نقطه ای را در داخل کادر مستطیل افقی در نظر بگیریم و حرکتی برای آن تصور کنیم به نظر می رسد که می تواند به سمت چپ یا راست حرکت کند. این کادر با حالت عناصری که در امتداد خط افق گسترده شده اند،‌متناسب است.

gghhjkl

۲ – کادر مستطیل عمودی: نقطه مورد نظر در این کارد، فقط می تواند به صورت عمودی حرکت کند. کادر مستطیل عمودی، پویاتر از مستطیل افقی است . بنابراین موضوعها در آن پویاترو پر جنب جوش تر به نظر می رسد. این کادر با حالت موضوعهایی که شکل کلی آنها عمودیت همخوانی بیشتری دارد.

seedf

۳ – کادر مربع : به دلیل تساوی بین اضلاع این کادر، بیننده به تساوی به چهار ضلع و زاویه آن جلب می شود.

aasu

عوامل تعیین کادر

۱ – موضوع

۲ – عوامل هدایت کننده چشم

موضوع: حالت کلی موضوع در انتخاب کادر مؤثر است. انتخاب کادر باید با حالت جاافتاده و پذیرفته شده طبیعی موضوع که در نهایت براحتی مورد پذیرش چشم بیننده قرار می گیرد. متناسب باشد. هنگامی که عوامل عمودی متعدد می شوند و در سطح افق گسترش می یابند کادر مستطیل افقی مناسبتر است.

عوامل هدایت کننده چشم : این عوامل، موجب تعیین کادر می شود از این نمونه می توان به جهت دید و یا سمت حرکت موضوع ،‌خطها ، سطحها و تاریکی ها و روشنایی ها اشاره کرد.
زاویه دید را به سه دسته تقسیم می کنند:

زاویه دید از روبرو: اگر دوربین در امتداد محور چشم عکاس و عمود بر خط افق باشد زاویه دید روبرو نامیده می شود در این زاویه دید، تحریف یا اغراق در تصویر به وجود نمی آید و موضوع حالت طبیعی خود را حفظ می کند. بیشتر در عکاسی چهره، به کار می رود.

زاویه دید از پایین: اگر دوربین هنگام عکاسی پایین تر از خط چشم موضوع قرارگیرد در ابعاد موضوع اغراق شده و با عظمت و پایداری بیشتری جلوه می کند اما اگر زاویه دید بسیار پایین باشد موضوع حالت مضحک و غول پیکر به خود می گیرد.

زاویه دید از بالا: اگر دوربین به هنگام عکاسی بالاتر از سطح دید موضوع قرار گیرد تصویر موضوع کوچکتر و حقیرتر به نظر می رسد.

تقسیمات درون کادرها

کادر دوربین ۱۳۵ که ابعاد آن ۳۶×۲۴ میلی متر است جزو کادرهای طلایی محسوب می شود.

کادرهای طلایی دارای تناسبات هندسی موزون هستند که چشم بیننده آنها را خوشایندتر از تناسبات دیگری می پذیرد اگر طول و عرض این کادر را به وسیله خطوط فرضی به سه قسمت مساوی تقسیم کنیم خطوط ترسیم شده را «مقاطع طلایی» و نقاط ناشی از برخورد این خط ها را «نقاط طلایی» می نامند. زیبایی شناسان پس از آمازمایشهای متعدد متوجه شده اند که چشم انسان در اولین برخورد با کادرهای طلایی به مقاطع و نقاط خاصی توجه می کند. سپس به بقیه فضای کادر می پردازد. این مناطق و نقاط همان نقطه ها و محل های طلایی هستند. در الفبای ترکیب بندی (کمپوزیسیون) گفته می شود که بهتر است عوامل مهم صحنه را بر روی خط ها و نقطه های طلایی قرار دهند.

dddj

کادرهای طلایی دارای تناسبات هندسی موزون هستند که چشم بیننده آنها را خوشایندتر از تناسبات دیگری می پذیرد اگر طول و عرض این کادر را به وسیله خطوط فرضی به سه قسمت مساوی تقسیم کنیم خطوط ترسیم شده را �مقاطع طلایی� و نقاط ناشی از برخورد این خط ها را �نقاط طلایی� می نامند. زیبایی شناسان پس از آمازمایشهای متعدد متوجه شده اند که چشم انسان در اولین برخورد با کادرهای طلایی به مقاطع و نقاط خاصی توجه می کند. سپس به بقیه فضای کادر می پردازد. این مناطق و نقاط همان نقطه ها و محل های طلایی هستند. در الفبای ترکیب بندی (کمپوزیسیون) گفته می شود که بهتر است عوامل مهم صحنه را بر روی خط ها و نقطه های طلایی قرار دهند.

موضوعات: تبلیغ اجتماعی, تبلیغ  لینک ثابت



 [ 08:51:00 ق.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما