دیگه به زانو شد حضرت،به عنوان یك انسان،تشنگی دیگه غلبه كرد،چون زخم ها زیاده،عددش بالاست،حضرت به زانو شد،ولی رو زانو قامت داشت،همین باعث شد،تیر سه شعبه تو قلبش خورد،روایت مقتل این طوریه،میگه هر كاری كرد،چون عمیق فرو رفته بود،نتوانست حضرت،از جلو تیر رو بیرون بیاره،اینجاست مادرش داد میزنه،آی….میفرماید: دست برد،عقب سر،تیر و بیرون آورد،مثل فواره خون میزد بیرون،خونها رو گرفت:رو صورتش مالید،فرمود: بسم الله و بالله و فی سبیل الله و علی ملة رسول الله،یه وقت دیدن حضرت صورتش رو گذاشت رو خاك،تا حضرت صورتش و گذاشت رو خاك، ریختن همه، یكی انگشت جدا میكرد، روایت میگه:برای اینكه حضرت دیگه نتونه از خودش دفاع كنه، دستاشو از مچ بریدند.حسین…..

بهانه دارد این دلم

به كربلا سفر كند

بر آن ضریح محترم

به چشم تر نظر كند

میكُشی مرا حسین

فدای خاك كربلا

حریم قتلگاه تو

همان مكان كه بوده است

به خیمه ها نگاه تو

از اون جا به خیمه ها نگاه میكرد

جان مادرت حسین

جان خواهرت حسین

كن به من عطا حسین

میكُشی مرا حسین

فدای تشنگی تو

كه سوخته گلوی تو

فدای زخم خنجری

كه مانده است به روی تو

قاری بریده سر

روی نیزه در به در

كشته ی خدا حسین

حسین……..

یه شب اومدی برای یه سالت روضه خوندم برو، وقتی زینب سلام الله علیها بهش میگه، مُرَمل بالدماء،مقطع الاعضاء، اون بچه هایی كه از تو خیمه اومدن بیرون،دیدن همه چیزو چیكار میخواستن بكنند ؟بیخود نبود فرمود:عمه جان،زینب جان، بگو همشون ، علیكم بالفرار،بگو فرار كنند،این نامردها رحم نمی كنند،آی آی

موضوعات: تبلیغ اجتماعی, ابزارهای تبلیغ, کربلاو عاشورای حسینی  لینک ثابت



[پنجشنبه 1393-08-08] [ 08:20:00 ب.ظ ]