سطرهای خالی
 
  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما  

   


اردیبهشت 1403
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
1 2 3 4 5 6 7
8 9 10 11 12 13 14
15 16 17 18 19 20 21
22 23 24 25 26 27 28
29 30 31        








جستجو






Random photo

برات کربلا





کونوا زینا لنا و لا تکونوا شینا لنا





یاد امام و شهدا








اذکار هفته



  حضور در حماسه   ...

حضور مستقیم زنان:
درباره حضور مستقیم زنان نمونه های فراوانی وجود دارد كه این زنان علاوه بر فعالیت های مانند نگهبانی از انبار مهمات، امداد رسانی به رزمنده ها، حضور مسلحانه نیز داشته اند، از جمله این زنان ایثارگر و شهادت طلب، نوشین نجار بوده است كه درباره این حضور و فعالیت زنان می گوید"كوكتل مولوتوف درست می كردیم،گونی ها را پر از شن می كردیم و در نقاط حساس خرمشهر می چیدیم، شب ها روی پشت بام مسجد جامع با اسلحه یك به یك نگهبانی می دادیم و هر یك ساعت بار پستمان را عوض می كردیم )معصومی ، زنان جنگ ، ج 1،ص( 50 درهمان جریانات خرمشهر بود كه زنان ایثارگر و شهادت طلب این مرز و بوم ثابت كردند كه زمانی كه اسلام در خطر باشد ،مردانه می جنگند و كسی به گرد پایشان نمی رسد، شهناز حاجی شاهی نمونه ای از این زنان شهادت طلب شجاع است كه در خرمشهر مردانه می جنگید و وقتی رزمنده ها برای استراحت به عقب بر می گشتند به سرعت مشغول آماده كردن غذا می شد (همان ،ص 56 ) حضور این زنان شهادت طلب محدود به خرمشهرنبود ، بلكه در جبهه های غرب و مناطق مرزی نیز این زنان حضور فعال داشتند، خانم نواب صفوی، نوه نواب صفوی از جمله این زنان بود كه برای دیده بانی به طرف بهمن شیر می رفت و با اطلاعات مفیدی از دشمن بر می گشت ، گویند یك روز در حالی بر می گشت كه پیكر شهیدی را حمل می كرد وگویی از عملیات چریكی بر می گشت (حسینی ، مثنوی كربلا در كربلا ، ص 81 )
حضور غیر مستقیم زنان
از جمله خدمات این مرحله زنان می توان به ایثار فرزندان خود در راه حیثیت و اصلاح جامعه اشاره كرد. هنوز یادمان نرفته است چه بسیار مادران سلحشورری بودند كه با تربیت اولاد صالح و معرفی آنان به مراكز بسیج جهت اعزام به جبهه قوت قلب مسئولین جنگ را سبب می شدند ، امام قدس سره این صحنه را این گونه بیان می فرمایند…» خدا می داند در طول تاریخ مثل این مادرها ما نداشتیم، الا كم كه فرزندانش كشته بشوند و بعد بیاید و بگوید كه نه من افتخار می كنم. و.. عكس العمل این مادرهای جوان مرده ، را زنده نگه داشته وگرم نگه داشته، برای این كه اینها هستند كه به ما شجاعت می دهند« (امام خمینی، صحیفه نور ،ج 2 ،271)
جلوه دیگر ایثار این زنان، ایثار همسران محبوب خود بوده است كه بهترین واصلی ترین تعلق خویش كه همسر باشد را با تمام مشكلات و دلبستگی ها تشویق و ترغیب به حضور در میادین جنگ می نمودند تا آنجا كه امام قدس سره زبان به مدح آنان گشوده و می فرمایند »كجا ما از زنان ، آن قدرت و عظمت را دیده بودیم كه امروز داریم از مادران شهید می بینیم؟ كجا ما از زنان جوان آن فداكاری را دیده بودیم كه در دوران جنگ دیدیم ، آنان همسران محبوبشان را به میدان های جنگ می فرستادند و عفت و امانت آنها را حفظ می كردند تا آنها با خاطر آسوده در میدان ها باشند « (سخنرانی امام خمینی(ره) در تاریخ26/9/61) باز در حسن ختام این بخش به سخنی گهر بار و تمام كننده ازحضرت امام (ره) درباره حضور و جایگاه زنان ایثارگر در این برهه می پردازیم، امام درباره این حضور می فرمایند »زنان حق بیشترازمردان دارند، زنان مردان شجاع را دردامان خود بزرگ می كنند، اگر زنان شجاع و انسان ساز از ملت ها گرفته شوند ملت ها به شكست و انحطاط كشیده می شوند« ( امام خمینی،صحیفه نور ، ج 5 ، ص 153 )

موضوعات: رسانه و تیلیغ, شهداو ایثارگران  لینک ثابت



[پنجشنبه 1393-07-10] [ 08:38:00 ب.ظ ]





  تقدیم به دلتنگی هایت   ...

مفقود الاثر شده ای
این آخرین پلاک هم
خانه ی تونیست…
دنیا وفا ندارد
که اگر داشت
نان به گرسنه می رسید و تو به من ….
با هر قدمی که برمی داشتی
دوصدای پا در گوش من می پیچید!
تو مشغول رفتنت بودی و
من در فکر آمدنت….
زیباترین خانه ی دنیا دل من است که تو در آن نشسته ای….
زندگی بی تو تافته ی جدا بافته ایست

که خودش را نخود هر آش میکند

(شاعر افلاطون پاشایی)

موضوعات: تبلغ در خانواده/ طلاب و روابط با خانواده, رسانه و تیلیغ  لینک ثابت



 [ 08:35:00 ب.ظ ]





  چادر را از سر بردار تا پای تلو.یزیون بشینم.!!   ...

سلام

دلم می خواست نقدی بر مدینه بنویسم اما حیف وقت نشد پس مطلب را کلی نقل می کنم.

پای تلویزیون که می نشینی آرام و قرار نداری چون همه روحت درد می گیرد از دست آنهایی که با وقاحت تمام اعتقادت را به بازی گرفته اند. چطور باید گفت که عزیز دلم شما برای حجاب تبلیغ نکن.  حضرت اجل تلویزیون ما راضی به زحمت شما نیستیم . آیا این تبلیغ است یا ضد تبلیغ.  هر جای این جهان اگر یه آدم بد بخت بیچاره ای هست حتما چادری است. اگر صحنه ای در زندان است زندانی یا اقوامش چادری هستند. اگر کسی مرده سر خاک همه چادری اند … برادر ها و خواهر های عزیز این راهش نیست. اینکه شما چادر رو سر یه آدمی بکنی که شعله عشوه ها و کرشمه هاش تو سینما عالم و آدم رو سوزونده چادر رو تبلیغ نمی کنه. مگه حجاب فقط چادر به سر کردنه. چه معنی داره خانمی که تو فیلمهاتون محجبه است هفتاد قلم بزک دوزک داره ؟؟

آیا این حجابی است که شما از اسلام آموخته اید.حجابی که شما تبلیغ می کنید عین بی حجابی است.!!!

باور کنید که با این وضع خود من وقتی پای تلویزیون میشینم روحا معذب میشوم.

چرا قهرمان سریال ماه رمضانمان  باید بیاید مصاحبه کند من با چادر موافق نیستم .

چرا بازیگری را که بعد از بازی با چادرش خدا حافظی نکرد و گفت بعد از بازی در این سریال با چادر ارزش و منزلت چادر را فهمیدم دیگر به بازی نگرفتید. چرا اورا که گفت حاضرم به خاطر محجبه بودن حتی بازیگری را کنار بگذارم کنار گذاشتید و در سریالهایتان چادر را سر امثال ستایشی می کنید که اعلام انزجار از حجاب و متانت می کنند.


شبنم قلی خانی وقتی داشت نقش مریم مقدس را بازی می کرد گفت چله نشینی کردم تا بتوانم معنویت این نقش را ایفا کنم … حال شما خودتان حدیث مکفصل بخوانید از این مجمل .

گاهی فکر می کنم که اصلا طراحان لباس ما یک بار هم به بازارپارچه  فروش ها نرفته اند. نمی دانم به غیر از چادر های گلدار ریز سفید که قدمتی قبل از نادر شاه دارند چرا از این همه چادر رنگ و وارنگ چیزی در فیلمها و سریال ها دیده نمی شود و یا اگر می شود با خسته ترین رنگها و طرحها… کاش امکانش را داشتم و همه طراحان لباس را به بازار بزازان برای یکگشت و گذار یک ساعته می بردم تا ببینند که به جز چادر سیاهی که رنگش مهمترین عامل پس زدن نگاه نامحرمان است ما چادر های دیگری هم سر می کنیم و زندگی هایمان همیشه انباشته از سیاهی و بد بختی نیست.

البته من دست کسانی را که قلمی و قدمی در راه احیای ارزشهای اسلامی انسانی برداشته اند می بوسم کسانی مثل تصویر گران کلاه پهلوی که مقام زن در اسلام را با بازی مریلا زارعی به خوبی به نمایش گذاشته بودند .اما قبول کنیم که حجابی که ما در فیلم ها و سریالهایمان تبلیغ می کنیم آنی نیست که باید باشد. حرفهای زیادی برای گفتن داشتم حیف که نمی شود همه درد دلها را به زبان آورد.


ببخشید از پراکنده گویی ام اما خودتان بهتر می دانید که در چها چوب مبادی سمعی و بصری یک اثر آنچه که دیده نمی شود و زیاد به چشم نمی آید تاثیر گذاری بیشتری دارد تا چادری  که همیشه جلوی چشم است و دیده میشود.

موضوعات: تبلغ در خانواده/ طلاب و روابط با خانواده, رسانه و تیلیغ  لینک ثابت



[پنجشنبه 1393-05-23] [ 04:06:00 ب.ظ ]





  یوزار سیف هم تمام شد اما نتظار ما تمام نشد...   ...

آقای من سلام .

اگر از احوالات ما خواسته باشید گریان و نالانیم و نمی دانیم بر شما چه می گذرد.

چندی است که  شبکه تماشا دوباره یوزارسیف را به چشمانمان آورده و من نمی دانم که و چه تو را به قلبهایمان خواهد آورد. به یاد شما و دوریمان دوباره به تماشا نشستیم و خدا می داند که چقدر یاد شما و غم ندیدنتان در این میان حاضر بوده است. کاش همانطور که به یعقوب نبی پیک وحی فرمود که چه کند یوسفش را ببیند کسی هم پیدا می شد دلهای غفلت زده ما را بیدار می کرد تا چشمانمان به جمال عالم آرای شما برسد.

آقا دیروز در خبر ها دیدم داعشی ها مقام امیر المومنین(ع) را بمب گذاری و ویران کرده اند … غزه را صهیونیست ها به خاک و خون کشیده اند… بو کو حرام هزار و یک جنایت می کند  و همه و همه … پس شما کی می خواهی بیایی … این همه ظلم ..این همه تجاوز …

بیا مولای من

بیا و سر بر شانه ی بی کسی انسان بگذار که امروز بشریت تنها تر از همیشه در انتظار ظهور آسمانی توست.

الهی عظم البلا عظم البلا عظم البلا…

موضوعات: تبلغ در خانواده/ طلاب و روابط با خانواده  لینک ثابت



 [ 03:31:00 ب.ظ ]





  ما که داد زده ایم شرمنده ایم تو که به ما خندیده ای کجای کاری؟؟   ...

سلام

ببخشید دیر به دیر میام . راستش مشغول ناخوشی حاجیمون بودم. البته!!! باوجود بیماری بیش از یک ماهه حاج آقا ، ایشون لطف کردن و خانوادگی رفتیم راهپیمایی. جای شهدا خالی… چه راهپیمایی باشکوهی بود. باید اینطور جاها رو دسته جمعی رفت. بچه ها که کلی کیف کردن پسرم که تازه تولد سه سالگی اش را گرفته بودیم با چنان شور و حرارتی شعار می داد که هی تو دلم قربون صدقه اش می رفتم . اما دخترم که تو تلویزیون صحنه های غزه رو دیده بود و فکر می کرد شرکت در راهپیمایی یعنی رفتن به چنگ دشمنا هی می گفت مامان پس چرا منو نمی بری به بچه های غزه کمک کنم. می دونین با خودم که فکر می کنم می بینم چقدر دخترم نکته بینه و ماها سطحی نگر… بله ما خیلی سطحی داریم فکر می کنیم. چرا فکر می کنیم فقط یه راهپیمایی رفتن تموم کاریه که از دستمون بر میاد برای مادرای داغدار و بی پناه غزه بکنیم. ما باید هر کاری که می تونیم بکنیم مالی،جانی، زبانی،اینترنتی…. فقط راهپیمایی کافی نیست. دختر کوچک من می فهمد که داد زدن کافی نیست و برای من که به او اصرار می کنم ما که سر دشمن داد بزنیم می ترسد و می رود می گوید که مامان دشمن اسلحه داره با داد زدن نمی ره. ما باید بریم با هاشون  بجنگیم. آهای اونایی که داد می زدین نه غزه نه لبنان …آهای اونایی که تودلتون به کسایی که تو راهپیمایها شرکت می کنن می خندین…. یعنی ذهنتون به اندازه ی یه بچه شیعه نمی کشه که بفهمین دیگه آب داره از سر می گذره. نمی فهمین که باید با این سیل خروشان غیرت و انسانیت همراه بشین. خوش به حال اونایی که هر کمکی از دستشون می اومد کردن. حتی تو کشورهایی که فریاد شیطان پرستی گوش عالم رو کر کرده علم مظلومیت اسلام رو بالا بردن و همه چشما خیره ماند روی تصویر مادرانی که بیش از 60سال است که ایستادگی کرده اند و هنوز هم ایستاده اند.

موضوعات: تبلیغ اجتماعی, تبلغ در خانواده/ طلاب و روابط با خانواده  لینک ثابت



[چهارشنبه 1393-05-08] [ 10:04:00 ب.ظ ]






  خانه آخرین مطالب لینک دوستان تماس با ما